نویسنه : سهیل ملکی در خلاصه داستان این نمایشنامه آمده است: «صغری و قربون ۲ مرده شور هستند که در کوره آبادی سال هاست به کار غسالی مشغول هستند. در شبی رحیم که از اهالی آبادی است با ۲ میت و به همراه دخترکی به خانه آنها که هم خانه شان و محل شستشوی میت است، می رود. رحیم به بهانه ای و بعد از تحویل دادن دخترک و میت ها به سمت آبادی می رود و به آن ۲ میگوید در صورتی که کار شستشوی میت ها را درست انجام دهند مزد خوبی به آنها می دهد. این درحالی است که رحیم همواره در طول این سال ها جوانی آس و پاس و یک لاقبا بوده و همین امر باعث شک آنها می شود. با رفتن رحیم و و پرسیدن سوالات مکرر از دخترک معلوم می شود که آن ۲ مقدار زیادی طلا به همراه دارند و همین مساله باعث می شود تا صغری و قربون برای کشتن دخترک وسوسه شوند. اما واقعیت تلخی در انتظار صغری و قربون است ...
0 نظر