نویسنده : جو سیمونز ترجمه : فرمهر منجزی چطور ممکن است پدر و مادری عادی و مهربان تولد پسرشان را به هم بزنند؟! تام بیصبرانه منتظر رسیدن تولد یازده سالگیاش است. قرار است این تولد یک تولد فراموش نشدنی باشد! بعد از چند فاجعه و بلا، که صاف شدنِ مارگاریتا و طلسمِ پری دندان بود، تولد به هم خورد. اما تام تسلیم نشد. با کمک دوستانش، خوکی که شبیه گورخر بود و یک عالمه مرغ و خروس، تصمیم گرفت تولدش را به روش خودش جشن بگیرد. چه اشتباهی ممکن است پیش بیاید؟
0 نظر