نویسنده : مری لو ترجمه : کژوان آبهشت در مسابقات قهرمانی جنگسار چیزی نمانده بود که اُمیکا چن جانش را از دست بدهد، اما سر سلامت از بازیها بیرون برد و زنده ماند. حالا میداند که هیدئو برای دنیا و مردمانش چه نقشهای در سر دارد، برای همین نمیتواند به او اعتماد کند. همان هیدئویی که امیکا زمانی فکر میکرد طرف خوب ماجرا ایستاده، میخواهد تمام دنیا را بهسوی بردگی محض بکشاند. امیکا و همتیمیهای قدیمیاش با تمام وجود میخواهند جلوی نقشههای هیدئو را بگیرند، اما خبر ندارند که خطری جدید در خیابانهای توکیو در کمینشان است. یک نفر جایزهای برای کُشتن امیکا تعیین کردهاست و شاید او چارهای جز پناهبردن به صِفر و دارودستهاش نداشته باشد. دوستیها و دشمنیهایی که در جنگسار شکل گرفته بودند، این بار در جایگزین یا در هم میشکنند، یا محکمتر از قبل میشوند...
0 نظر