(رویکردی کاملا بدیع و انقلابی به پدیده افسردگی) نویسنده : ادوارد بالمور ترجمه : الهام شریف یکی از موضوعاتی که سالها پیش برای اولینبار مرا به علم روانپزشکی جذب کرد این بود که سعی میکند با شخصیترین مصائب انسانی مقابله کند: اختلالات بالینی خودمان، تعادل و عدم تعادل عاطفی ما، حالات ذهنی و خاطرات ما، ایدههای ما دربارۀ جهان و رابطۀ آن با ما. بهعنوان یک پزشک جوان، مجموعهای پروپیمان از علائم سلامت روان بیمار برایم بسیار جالبتر از علائم سلامت جسمانی او مانند تورم مچ پا یا خارش پوست بود. از منظر علمی نیز برایم جذاب بود که همۀ این علائم ذهنی باید از مغز سرچشمه گرفته باشند، اما هنوز معلوم نبود چگونه از آنجا سرچشمه میگیرند. در آن زمان و اکنون نیز برایم محتمل بود و هست که اگر بتوانیم چیزهای بیشتری درخصوص چگونگی ایجاد اختلالات سلامت روان توسط مکانیسمهای مغزی بفهمیم، برای انجام کاری موثر در راستای درمان و پیشگیری این اختلالات در موقعیت بسیار قویتری قرار خواهیم گرفت. اگر میدانستیم این اختلالات از کجا آمدهاند یا چه چیزی سبب آن شده است، احتمالا کمتر احساس شرم میکردیم و از صحبت کردن دربارۀ آنها نمیترسیدیم.
0 نظر