نویسنده : آدلائیددو کلرمون تونر ترجمه : مهرانگیز شکاردنیار "اولین چیزی که از او دیدم مچ پایش بود، ظریف، عصبی، محصور در بند صندل آبی..." منهتن، 1969: مردی با یک زن ملاقات می کند. درسدن، 1945: در زیر سیل بمب ها، مادری در حین به دنیا آوردن یک پسر بچه عذاب می کشد. آدلاید د کلرمون تونر با قدرت و احساسات ما را به قارهها و دورههایی میبرد که همه چیز مخالف آنها است: از کوههای اتریش تا صحرای لوس آلاموس، از دشتهای یخی لهستان تا مهمانیهای نیویورک، از تراژدی دنیایی که به انرژی ختم میشود. از یک دنیای نوپا... دو برادر دشمن، دو زن که با یک دوستی بیوقفه به هم پیوند خوردهاند، دو جوان که توسط عشقی غیرممکن به هم گره خوردهاند، قهرمانان این رمان هستند که مانند یک تراژدی در تنش هستند و مانند یک حماسه نفس نفس میزنند.
0 نظر